محمدرضا اصلانی در پنجمین جلد از کتاب «هدهد سفید» با پرداختن به ماجرای تسخیر لانه جاسوسی عنوان کرد؛

در قلبم با «شهید فهمیده» زندگی کرده بودم

محمدرضا اصلاني

محمدرضا اصلانی، نویسنده کتاب زندگینامه داستانی شهید فهمیده در گفت‌وگویی که در بخشی از جلد پنجمی کتاب «هدهد سفید» منتشر شده، عنوان کرده: من در قلبم با «شهید فهمیده» زندگی کرده بودم.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، کتاب «هدهد سفید» که به منظور آشنایی هرچه بیشتر و بهتر نوجوانان با کتاب و کتابخانه، از سوی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور منتشر و در دسترس علاقه‌مندان در کتابخانه‌های عمومی سراسر کشور قرار گرفته، در پنجمین جلد خود که همزمان با روز دانش‌آموز (۱۳ آبان) منتشر شده است، طی مطلبی ضمن پرداختن به ماجرای تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران، گفت‌وگویی خواندنی با محمدرضا اصلانی، نویسنده کتاب زندگینامه داستانی شهید فهمیده را منتشر کرده است.

در بخشی از این کتاب با عنوان «این روز را یادمان نمی‌رود» که به ماجرای روز ۱۳ آبان می‌پردازد، می‌خوانیم:   «تازه تازه برگریزان درخت های بلند دانشگاه تهران شروع شده بود. کتابی های جلو دانشگاه عادت کرده بودند هر روز گروه گروه مردم را ببینند که می آیند و جلو دانشگاه یا در خود دانشگاه، بر ضد شاه شعار می دهند.

اما آن روز با همه روزهای دیگر فرق داشت. در روز ۱۳ آبان سال ۱۳۵۷، هزاران دانش آموز آمده بودند تا علیه رژیم شاه شعار بدهند. اما ماموران حکومت نظامی شاه به دانش آموزان رحم نکردند. تعداد زیادی از دانش آموزان را جلو دانشگاه تهران به خون کشیدند. از آن روز بود که روز ۱۳ آبان شد روز دانش آموز اما ۱۳ آبان یادآور یک واقعه تاریخی مهم دیگر نیز هست؛ یادآور تسخیر لانه جاسوسی آمریکا.

مردم ایران سالیانِ سال بود که دل پرخونی از آمریکا داشتند، آنها آمریکا را عامل خیلی از ستمهایی می دانستند که به مردم ایران شده بود: کودتای ۲۸ مرداد برای حمایت از رژیم شاه و سرنگون کردن دولت دکتر مصدق، تاسیس ساواک که عامل شکنجه و شهادت بسیاری از جوانان بود و خیلی از ستم های دیگر. به همین دلیل دانشجویان، سفارت آمریکا را لانه جاسوسی آمریکا می دانستند؛ جایی که در آنجا علیه ملت ایران توطئه می شد.   در روز ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸ دانشجویان انقلابی که به یاد شهادت دانش آموزان راهپیمایی می کردند، لانه جاسوسی آمریکا را تسخیر کردند. از آن روز، ۱۳ آبان روز مبارزه با استکبار هم نام گرفت.»

همچنین در گفت‌ و گویی که در پنجمین جلد از کتاب «هدهد سفید» با محمدرضا اصلانی، نویسنده کتاب زندگینامه داستانی شهید فهمیده، منتشر شده می‌خوانیم:

 

روزها هم مثل آدم‌ها هستند. هر کدام‌ شان یک شکلی‌اند. مثلا روز سیزدهم ماه آبان شکل مرد جوان شجاعی است که هیچ‌ رقمه حاضر نیست زیر بار زور برود. مرد جوانی که یک‌بار در قامت امام خمینی(ره) به تبعید می‌رود، یک‌بار در قامت دانش‌آموزان شجاع جلوی گلوله‌ی مزدوران شاه می‌ایستد و یک بار در قامت دانشجویان لانه‌ی جاسوسی آمریکا را از چنگش درمی‌آورد تا بگوید که حرف زور توی کتش نمی‌رود. یا مثلاً روز هشتم آبان .

روز هشتم آبان‌ماه در تقویم ما روز نوجوان است. علت نام‌گذاری‌اش هم شهادت «محمدحسین فهمیده» است. ماجرایش را زیاد خوانده و شنیده‌ایم؛ نوجوانی سیزده‌ساله که در زمان جنگ ایران و عراق برای دفاع از کشور به جبهه رفت و مقابل دشمن ایستاد. احتمالاً خیلی از شما دوست دارید بیشتر درباره‌اش بخوانید و بیشتر بشناسیدش. برای این کار می‌توانید کتاب زندگی‌نامه‌ی داستانی «شهید فهمیده»، نوشته‌ی محمدرضا اصلانی را بخوانید که نشر مدرسه چاپ کرده است. در این بخش با نویسنده‌ی این کتاب درباره‌ی شهید فهمیده و داستان این کتاب صحبت کردیم.

 

میدانیم که شما برای نوشتن کتاب زندگینامهی شهید فهمیده تحقیقات زیادی انجام دادهاید. میشود کمی دربارهی حضور شهید فهمیده در مدرسه بگویید.

شهید فهمیده در مدرسه، چه در دبستان و چه در مقطع راهنمایی، رفتار و شخصیتش طوری بود که معلم‌ها و اطرافیان را تحت‌تأثیر قرار می‌داد و همه از او به‌خوبی یاد می‌کنند. من کارنامه‌ی تحصیلی ایشان را هم به دست آوردم؛ محمدحسین فهمیده دانش‌آموز نسبتاً موفقی بود. از آن دسته دانش‌آموزانی نبود که ممتاز باشد و تمام نمره‌هایش نوزده و بیست باشد. نمره‌ی ادبیاتش بالاتر از بقیه‌ی درس‌هایش بود. جدا از درس، رفتار و گفتارش احترام‌برانگیز بود.

 

 قبل از اینکه نوشتن زندگینامهی شهید فهمیده به شما پیشنهاد شود، چقدر با او آشنا بودید؟

وقتی نوشتن زندگی‌نامه‌ی داستانی ایشان به من پیشنهاد شد خیلی خوشحال شدم، چون این شخصیت را دوست داشتم و در ذهنم و قلبم با او زندگی کرده بودم. به همین دلیل تحقیقات زیادی انجام دادم و با افراد خانواده‌اش صحبت کردم. چون باید بدانیم کسی که در چنین سن‌وسالی به جبهه می‌رود و چنین رشادتی را انجام می‌دهد، در چه خانواده‌ای بوده و چه پیشینه‌ای داشته است.

 

 دربارهی داستان کمی صحبت کنیم. چطور به فضا و حالوهوای داستان رسیدید؟

وقتی می‌خواهیم درخت کهن‌سالی را نشان بدهیم، باید پیشینه‌ی درخت را بدانیم؛ اینکه در چه خاکی بوده و نور آفتاب چطور بوده و چطور رشد کرده است. من زندگی محمدحسین فهمیده در محیط خانواده و رفتار پدر و مادر با بچه‌ها را نوشته بودم تا زمینه‌چینی کنم برای باورپذیر شدن این حادثه. البته همان‌طور که گفتم، این قسمت از کتاب کنار گذاشته شد. در این داستان خیلی حواسم جمع بود که غلو نکنم، زیاده‌روی نکنم. واقعیت را با عنصر تخیل، و البته امانت‌داری بنویسم. پا را از این دایره فراتر نگذاشتم تا منطق داستانی قابل‌قبول و باورپذیر باشد.

 

 یک وجه زندگی محمدحسین فهمیده ماجرای رشادت و شهادتش بود و وجه دیگرش نوجوانی معمولی. برای اینکه شهید فهمیده تبدیل به شخصیتی باورپذیر باشد چهکار کردید؟

مخاطب وقتی زندگی شخصیتی را مطالعه می‌کند، در وهله‌ی اول انتظار دارد او هم یک انسان معمولی باشد مثل همه‌ی مردم. برای نوشتن زندگی مفاخرمان نباید کاری کنیم که مخاطب فکر کند این شخصیت از روزی که به دنیا آمده فقط درس خوانده و دانشگاه رفته و هیچ فرازونشیبی در زندگی‌اش نبوده. تمام مفاخر فرهنگی ما در زندگی عادی‌شان مثل سایر مردم بوده‌اند؛ ناراحتی داشته‌اند، خوشی داشته‌اند، ورزش می‌کردند، گردش می‌رفتند، عصبی می‌شدند، تفریح می‌کردند. نمی‌توانیم این‌ها را حذف کنیم و شخصیت را تک‌بُعدی نگاه کنیم و مثلاً فقط بگوییم شهید فهمیده از روزی که به دنیا آمده خیلی خوب بوده و همین. شهید فهمیده هم مثل همه‌ی بچه‌ها رشد کرده. منتها تربیت خانوادگی روی ایشان تأثیر زیادی داشته و راه درستی رفته است. آن زمان که شیپور جنگ به صدا درآمده، قبل از اینکه به مردم اعلام شود و متوجه شوند، تقریباً دو یا سه ماه قبل، جنگ عملاً شروع شده بود و ایشان همان روزهای ابتدایی به جبهه می‌رود و آن احساس وظیفه و مسئولیتی که در خانه آموخته بود، در جامعه هم عملی می‌کند.                


پرواز پنجمین هدهد سفید بر بام کتابخانه‌های عمومی کشور

هدهد سفيد 5

پنجمین جلد از کتاب «هدهد سفید» ویژه نوجوانان که بر اساس نیاز به ترویج و تبلیغ کتاب و کتابخوانی با زبان و ادبیات مناسب این گروه سنّی تهیه شده، منتشر و در کتابخانه‌های عمومی سراسر کشور توزیع شد.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، پس از انتشار چهار جلد از کتاب «هدهد سفید» که با استقبال اعضای نوجوان کتابخانه‌های عمومی همراه شد، جلد پنجم این کتاب نیز با ارائه مطالبی به منظور آشنایی هرچه بیشتر و بهتر نوجوانان با کتاب و کتابخانه، از سوی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور منتشر و در دسترس علاقه‌مندان در کتابخانه‌های عمومی سراسر کشور قرار گرفت.

پنجمین جلد از کتاب «هدهد سفید» با بخشی با عنوان «آوازهایم برای تو» آغاز می‌شود که در آن داستان کوتاهی از فریدون عموزاده خلیلی با عنوان «کتاب نصفه نیمه» را می‌خوانیم و پس از آن در بخش «صد دانه یاقوت»، مجموعه ۸ جلدی رمان «پیامبر(ص)» نوشته نقی سلیمانی از انتشارات به نشر و مجموعه ۱۲ جلدی «سی روز با پیامبر(ص)» نوشته حسین فتاحی از انتشارات قدیانی، برای آشنایی نوجوانان با زندگی و سیره حضرت محمد(ص) معرفی شده است.

بخش بعدی این کتاب «سرزمین‌ها و افسانه‌ها» نام دارد  که در آن قصه‌هایی از نویسندگان منطقه آذربایجان ایران برای بچه‌ها آورده شده است. «قاصدک زیبای دور پرواز» نوشته مرحوم امیرحسین فردی، «مثل یک فانوس رنگی» نوشته عبدالمجید نجفی و «سلام خانم فروغی» نوشته محمد رمضانی، مطالب این بخش را تشکیل داده‌اند. همچنین مطلبی با عنوان «محله بروبیا» از مینا حدادیان که به معرفی یک شخصیت در کتابخانه اختصاص دارد، در بخش بعدی این کتاب ارائه شده است.

نمایشنامه تک پرده‌ای «مهمان قطبی» از ابراهیم قربانپور که ماجرای آن به حضور یک اسکیمو در کتابخانه اختصاص دارد، برای اجرا در کتابخانه‌ها،  و همچنین «۱۰۱ درس محرمانه برای نویسنده شدن»، از فریدون عموزاده خلیلی نیز که آموزش خلق شخصیت در داستان برای نوجوانان می‌پردازد، در این جلد از کتاب «هدهد سفید» ارائه شده است.  در ادامه تعدادی از داستان‌های خواندنی نوشته شده توسط برخی اعضای نوجوانان کتابخانه‌های عمومی استان خراسان جنوبی و اصفهان، در این بخش آورده شده است.

در بخش دیگری از این کتاب، ضمن اشاره به ماجرای تسخیر لانه جاسوسی در روز ۱۳ آبان ۱۳۵۸ و روز دانش‌آموز، گفتگو با محمدرضا اصلانی، نویسنده کتاب زندگینامه داستانی شهید حسین فهمیده، داستان «هیچ کس نمی‌تواند غول‌ها را مسخره کند» از محمدرضا یوسفی، گزارشی از طرح «سفیر دانایی»، شعری از زهرا با عنوان «مشت و مال نئاندرتال»، قسمت پنجم از گارآگاه یک هفت دو با عنوان «تا انتهای شب» از نسرین فتاحی، گزارشی از اجرای طرح «مهربانی در مهر» و داستان «کشف آتش؛ کیک شکلاتی، تمساح درگیر» نیز برای نوجوانان ارائه شده است.

در بخشی از این کتاب از نوجوانان مخاطب این کتاب خواسته شده تا تصور کنند که افراد شرور وارد شهر آنها شده‌اند و قصد دارند کتابخانه شهر آنها را نابود کنند و آنها باید مانند یک بازی رایانه‌ای قهرمانان و سلاح آنها برای مقابله با این افراد شرور را در ذهن ترسیم کنند و آن را بنویسند که در ادامه، نوشته‌های ۱۰ نفر از  اعضای نوجوان کتابخانه‌های عمومی از سراسر کشور در این باره آورده شده است.

همچنین در بخشی دیگر از این کتاب با عنوان «شازده کوچولو در اصفهان» از نوجوانان خواسته شده تا تصور کنند که شخصیتی داستانی هستند که قرار است وارد کتاب مورد علاقه خود شوند. آنها نیز در این بخش از علایق خود درباره وارد شدن شخصیت خود به داستان مورد علایق‌شان و اینکه داستان با حضور آنها چه تغییراتی می‌کند، نوشته اند. در ادامه نیز خاطره‌ای از فریبا رضا قره‌باغ، کتابدار بخش کود و نابینایان کتابخانه مرکزی ارومیه با عنوان «خارپشت یا جوجه تیغی»، منتشر شده است.

نامه نگاری با نویسنده‌های مورد علاقه بچه‌ها بخش بعدی این کتاب است که در آن نامه به حمیدرضا شاه‌آبادی، محمدرضا سرشار و شکوه قاسم نیا، و همچنین پاسخ برخی نویسندگان و هنرمندان همچون سید مهدی شجاعی، رضا کیانیان و افسانه شعبان‌نژاد به نامه‌های بچه‌ها بخش بعدی این کتاب را به خود اختصاص داده است.

در بخشی دیگری در این کتاب تاریخچه مختصری از کتابخانه‌های عمومی در جهان و ایران، فرارسیدن ایام هفته کتاب و ۱۰ فعالیت ترویجی که نوجوانان علاقه‌مند به کتاب و کتابخوانی می‌توانند در این ایام انجام دهند.

گزارشی از برگزاری اختتامیه نشان هدهد سفید در سال ۱۳۹۸ و معرفی آثار برگزیده و گفت‌وگو با سید احمدمیرزاده، یکی از نویسندگان برگزیده در این جشنواره نیز از بخش‌های دیگر این کتاب است. همچنین در بخش «درو دنیا در هشتاد روز» در این کتاب که به داستان‌های خارجی ترجمه شده برای نوجوانان اختصاص دارد، داستان «بازرس» از شرمن الکسی و با ترجمه ابراهیم قربانپور، ارائه شده و در نهایت ادامه داستان مصور «شهریار و قلعه شاهک» به عنوان پایان بخش پنجمین جلد از کتاب «هدهد سفید» برای نوجوانان  ارائه شده است.


حضور پرشور کتابداران استان تهران در راهپیمایی ۱۳ آبان

روز 13 آبان

راهپیمایی ۱۳ آبان نماد استکبارستیزی روز دوشنبه با حضور پرشور کتابداران استان تهران برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران؛ همزمان با سراسر کشور روسای ادارات و کتابداران کتابخانه های عمومی استان صبح امروز (دوشنبه ۱۳ آبان ۹۸) با حضور گسترده در راهپیمایی روز ملـی مبـارزه با اسـتکبار یک بار دیگر انزجار و نفرت خود را از مستکبران جهان و شیطان بزرگ آمریکای جنایتکار نشان دادند.

کتابداران در طول مسیرها در حالیکه با خود پارچه نوشته‌ها و بنرهایی در گرامیداشت ١٣ آبان و همچنین محکومیت استکبار جهانی به همراه داشتند با شعارهای الله اکبر، مرگ بر آمریکا و مرگ بر رژیم صهیونیستی بر عزم جدی خود در مقابل توطئه‌های دشمنان تاکید کردند.


احترامأ  در خصوص برگزاري مسابقه كتابخواني"امر به معروف و نهي از منكر"در قالب الكترونيكي به استحضار مي‌رساند، جهت شركت در مسابقه مذكور، تهية فايل pdf كتاب، دريافت پرسشنامه مي توانيد، به درگاه الكترونيكي(http://samakpl.ir/?AspxAutoDetectCookieSupport=1) مراجعه نمائيد.
در خصوص ورود به سامانه مذكور رعايت نكات ذيل الزامي مي باشد:
*- زير ساخت اين سايت(www.samakpl.ir)همان اطلاعات سايت نهمين جشنواره كتابخواني رضوي مي باشد.
*-
  امكان ورود به سامانه مذكور از نام كاربري(كد ملي) و پسورد نهمين دوره جشنواره كتابخواني رضوي مقدور مي باشد
 


محمدرضا اصلانی در پنجمین جلد از کتاب «هدهد سفید» با پرداختن به ماجرای تسخیر لانه جاسوسی عنوان کرد؛

در قلبم با «شهید فهمیده» زندگی کرده بودم

محمدرضا اصلاني

محمدرضا اصلانی، نویسنده کتاب زندگینامه داستانی شهید فهمیده در گفت‌وگویی که در بخشی از جلد پنجمی کتاب «هدهد سفید» منتشر شده، عنوان کرده: من در قلبم با «شهید فهمیده» زندگی کرده بودم.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، کتاب «هدهد سفید» که به منظور آشنایی هرچه بیشتر و بهتر نوجوانان با کتاب و کتابخانه، از سوی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور منتشر و در دسترس علاقه‌مندان در کتابخانه‌های عمومی سراسر کشور قرار گرفته، در پنجمین جلد خود که همزمان با روز دانش‌آموز (۱۳ آبان) منتشر شده است، طی مطلبی ضمن پرداختن به ماجرای تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران، گفت‌وگویی خواندنی با محمدرضا اصلانی، نویسنده کتاب زندگینامه داستانی شهید فهمیده را منتشر کرده است.

در بخشی از این کتاب با عنوان «این روز را یادمان نمی‌رود» که به ماجرای روز ۱۳ آبان می‌پردازد، می‌خوانیم:   «تازه تازه برگریزان درخت های بلند دانشگاه تهران شروع شده بود. کتابی های جلو دانشگاه عادت کرده بودند هر روز گروه گروه مردم را ببینند که می آیند و جلو دانشگاه یا در خود دانشگاه، بر ضد شاه شعار می دهند.

اما آن روز با همه روزهای دیگر فرق داشت. در روز ۱۳ آبان سال ۱۳۵۷، هزاران دانش آموز آمده بودند تا علیه رژیم شاه شعار بدهند. اما ماموران حکومت نظامی شاه به دانش آموزان رحم نکردند. تعداد زیادی از دانش آموزان را جلو دانشگاه تهران به خون کشیدند. از آن روز بود که روز ۱۳ آبان شد روز دانش آموز اما ۱۳ آبان یادآور یک واقعه تاریخی مهم دیگر نیز هست؛ یادآور تسخیر لانه جاسوسی آمریکا.

مردم ایران سالیانِ سال بود که دل پرخونی از آمریکا داشتند، آنها آمریکا را عامل خیلی از ستمهایی می دانستند که به مردم ایران شده بود: کودتای ۲۸ مرداد برای حمایت از رژیم شاه و سرنگون کردن دولت دکتر مصدق، تاسیس ساواک که عامل شکنجه و شهادت بسیاری از جوانان بود و خیلی از ستم های دیگر. به همین دلیل دانشجویان، سفارت آمریکا را لانه جاسوسی آمریکا می دانستند؛ جایی که در آنجا علیه ملت ایران توطئه می شد.   در روز ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸ دانشجویان انقلابی که به یاد شهادت دانش آموزان راهپیمایی می کردند، لانه جاسوسی آمریکا را تسخیر کردند. از آن روز، ۱۳ آبان روز مبارزه با استکبار هم نام گرفت.»

همچنین در گفت‌ و گویی که در پنجمین جلد از کتاب «هدهد سفید» با محمدرضا اصلانی، نویسنده کتاب زندگینامه داستانی شهید فهمیده، منتشر شده می‌خوانیم:

 

روزها هم مثل آدم‌ها هستند. هر کدام‌ شان یک شکلی‌اند. مثلا روز سیزدهم ماه آبان شکل مرد جوان شجاعی است که هیچ‌ رقمه حاضر نیست زیر بار زور برود. مرد جوانی که یک‌بار در قامت امام خمینی(ره) به تبعید می‌رود، یک‌بار در قامت دانش‌آموزان شجاع جلوی گلوله‌ی مزدوران شاه می‌ایستد و یک بار در قامت دانشجویان لانه‌ی جاسوسی آمریکا را از چنگش درمی‌آورد تا بگوید که حرف زور توی کتش نمی‌رود. یا مثلاً روز هشتم آبان .

روز هشتم آبان‌ماه در تقویم ما روز نوجوان است. علت نام‌گذاری‌اش هم شهادت «محمدحسین فهمیده» است. ماجرایش را زیاد خوانده و شنیده‌ایم؛ نوجوانی سیزده‌ساله که در زمان جنگ ایران و عراق برای دفاع از کشور به جبهه رفت و مقابل دشمن ایستاد. احتمالاً خیلی از شما دوست دارید بیشتر درباره‌اش بخوانید و بیشتر بشناسیدش. برای این کار می‌توانید کتاب زندگی‌نامه‌ی داستانی «شهید فهمیده»، نوشته‌ی محمدرضا اصلانی را بخوانید که نشر مدرسه چاپ کرده است. در این بخش با نویسنده‌ی این کتاب درباره‌ی شهید فهمیده و داستان این کتاب صحبت کردیم.

 

میدانیم که شما برای نوشتن کتاب زندگینامهی شهید فهمیده تحقیقات زیادی انجام دادهاید. میشود کمی دربارهی حضور شهید فهمیده در مدرسه بگویید.

شهید فهمیده در مدرسه، چه در دبستان و چه در مقطع راهنمایی، رفتار و شخصیتش طوری بود که معلم‌ها و اطرافیان را تحت‌تأثیر قرار می‌داد و همه از او به‌خوبی یاد می‌کنند. من کارنامه‌ی تحصیلی ایشان را هم به دست آوردم؛ محمدحسین فهمیده دانش‌آموز نسبتاً موفقی بود. از آن دسته دانش‌آموزانی نبود که ممتاز باشد و تمام نمره‌هایش نوزده و بیست باشد. نمره‌ی ادبیاتش بالاتر از بقیه‌ی درس‌هایش بود. جدا از درس، رفتار و گفتارش احترام‌برانگیز بود.

 

 قبل از اینکه نوشتن زندگینامهی شهید فهمیده به شما پیشنهاد شود، چقدر با او آشنا بودید؟

وقتی نوشتن زندگی‌نامه‌ی داستانی ایشان به من پیشنهاد شد خیلی خوشحال شدم، چون این شخصیت را دوست داشتم و در ذهنم و قلبم با او زندگی کرده بودم. به همین دلیل تحقیقات زیادی انجام دادم و با افراد خانواده‌اش صحبت کردم. چون باید بدانیم کسی که در چنین سن‌وسالی به جبهه می‌رود و چنین رشادتی را انجام می‌دهد، در چه خانواده‌ای بوده و چه پیشینه‌ای داشته است.

 

 دربارهی داستان کمی صحبت کنیم. چطور به فضا و حالوهوای داستان رسیدید؟

وقتی می‌خواهیم درخت کهن‌سالی را نشان بدهیم، باید پیشینه‌ی درخت را بدانیم؛ اینکه در چه خاکی بوده و نور آفتاب چطور بوده و چطور رشد کرده است. من زندگی محمدحسین فهمیده در محیط خانواده و رفتار پدر و مادر با بچه‌ها را نوشته بودم تا زمینه‌چینی کنم برای باورپذیر شدن این حادثه. البته همان‌طور که گفتم، این قسمت از کتاب کنار گذاشته شد. در این داستان خیلی حواسم جمع بود که غلو نکنم، زیاده‌روی نکنم. واقعیت را با عنصر تخیل، و البته امانت‌داری بنویسم. پا را از این دایره فراتر نگذاشتم تا منطق داستانی قابل‌قبول و باورپذیر باشد.

 

 یک وجه زندگی محمدحسین فهمیده ماجرای رشادت و شهادتش بود و وجه دیگرش نوجوانی معمولی. برای اینکه شهید فهمیده تبدیل به شخصیتی باورپذیر باشد چهکار کردید؟

مخاطب وقتی زندگی شخصیتی را مطالعه می‌کند، در وهله‌ی اول انتظار دارد او هم یک انسان معمولی باشد مثل همه‌ی مردم. برای نوشتن زندگی مفاخرمان نباید کاری کنیم که مخاطب فکر کند این شخصیت از روزی که به دنیا آمده فقط درس خوانده و دانشگاه رفته و هیچ فرازونشیبی در زندگی‌اش نبوده. تمام مفاخر فرهنگی ما در زندگی عادی‌شان مثل سایر مردم بوده‌اند؛ ناراحتی داشته‌اند، خوشی داشته‌اند، ورزش می‌کردند، گردش می‌رفتند، عصبی می‌شدند، تفریح می‌کردند. نمی‌توانیم این‌ها را حذف کنیم و شخصیت را تک‌بُعدی نگاه کنیم و مثلاً فقط بگوییم شهید فهمیده از روزی که به دنیا آمده خیلی خوب بوده و همین. شهید فهمیده هم مثل همه‌ی بچه‌ها رشد کرده. منتها تربیت خانوادگی روی ایشان تأثیر زیادی داشته و راه درستی رفته است. آن زمان که شیپور جنگ به صدا درآمده، قبل از اینکه به مردم اعلام شود و متوجه شوند، تقریباً دو یا سه ماه قبل، جنگ عملاً شروع شده بود و ایشان همان روزهای ابتدایی به جبهه می‌رود و آن احساس وظیفه و مسئولیتی که در خانه آموخته بود، در جامعه هم عملی می‌کند.                


پرواز پنجمین هدهد سفید بر بام کتابخانه‌های عمومی کشور

هدهد سفيد 5

پنجمین جلد از کتاب «هدهد سفید» ویژه نوجوانان که بر اساس نیاز به ترویج و تبلیغ کتاب و کتابخوانی با زبان و ادبیات مناسب این گروه سنّی تهیه شده، منتشر و در کتابخانه‌های عمومی سراسر کشور توزیع شد.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، پس از انتشار چهار جلد از کتاب «هدهد سفید» که با استقبال اعضای نوجوان کتابخانه‌های عمومی همراه شد، جلد پنجم این کتاب نیز با ارائه مطالبی به منظور آشنایی هرچه بیشتر و بهتر نوجوانان با کتاب و کتابخانه، از سوی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور منتشر و در دسترس علاقه‌مندان در کتابخانه‌های عمومی سراسر کشور قرار گرفت.

پنجمین جلد از کتاب «هدهد سفید» با بخشی با عنوان «آوازهایم برای تو» آغاز می‌شود که در آن داستان کوتاهی از فریدون عموزاده خلیلی با عنوان «کتاب نصفه نیمه» را می‌خوانیم و پس از آن در بخش «صد دانه یاقوت»، مجموعه ۸ جلدی رمان «پیامبر(ص)» نوشته نقی سلیمانی از انتشارات به نشر و مجموعه ۱۲ جلدی «سی روز با پیامبر(ص)» نوشته حسین فتاحی از انتشارات قدیانی، برای آشنایی نوجوانان با زندگی و سیره حضرت محمد(ص) معرفی شده است.

بخش بعدی این کتاب «سرزمین‌ها و افسانه‌ها» نام دارد  که در آن قصه‌هایی از نویسندگان منطقه آذربایجان ایران برای بچه‌ها آورده شده است. «قاصدک زیبای دور پرواز» نوشته مرحوم امیرحسین فردی، «مثل یک فانوس رنگی» نوشته عبدالمجید نجفی و «سلام خانم فروغی» نوشته محمد رمضانی، مطالب این بخش را تشکیل داده‌اند. همچنین مطلبی با عنوان «محله بروبیا» از مینا حدادیان که به معرفی یک شخصیت در کتابخانه اختصاص دارد، در بخش بعدی این کتاب ارائه شده است.

نمایشنامه تک پرده‌ای «مهمان قطبی» از ابراهیم قربانپور که ماجرای آن به حضور یک اسکیمو در کتابخانه اختصاص دارد، برای اجرا در کتابخانه‌ها،  و همچنین «۱۰۱ درس محرمانه برای نویسنده شدن»، از فریدون عموزاده خلیلی نیز که آموزش خلق شخصیت در داستان برای نوجوانان می‌پردازد، در این جلد از کتاب «هدهد سفید» ارائه شده است.  در ادامه تعدادی از داستان‌های خواندنی نوشته شده توسط برخی اعضای نوجوانان کتابخانه‌های عمومی استان خراسان جنوبی و اصفهان، در این بخش آورده شده است.

در بخش دیگری از این کتاب، ضمن اشاره به ماجرای تسخیر لانه جاسوسی در روز ۱۳ آبان ۱۳۵۸ و روز دانش‌آموز، گفتگو با محمدرضا اصلانی، نویسنده کتاب زندگینامه داستانی شهید حسین فهمیده، داستان «هیچ کس نمی‌تواند غول‌ها را مسخره کند» از محمدرضا یوسفی، گزارشی از طرح «سفیر دانایی»، شعری از زهرا با عنوان «مشت و مال نئاندرتال»، قسمت پنجم از گارآگاه یک هفت دو با عنوان «تا انتهای شب» از نسرین فتاحی، گزارشی از اجرای طرح «مهربانی در مهر» و داستان «کشف آتش؛ کیک شکلاتی، تمساح درگیر» نیز برای نوجوانان ارائه شده است.

در بخشی از این کتاب از نوجوانان مخاطب این کتاب خواسته شده تا تصور کنند که افراد شرور وارد شهر آنها شده‌اند و قصد دارند کتابخانه شهر آنها را نابود کنند و آنها باید مانند یک بازی رایانه‌ای قهرمانان و سلاح آنها برای مقابله با این افراد شرور را در ذهن ترسیم کنند و آن را بنویسند که در ادامه، نوشته‌های ۱۰ نفر از  اعضای نوجوان کتابخانه‌های عمومی از سراسر کشور در این باره آورده شده است.

همچنین در بخشی دیگر از این کتاب با عنوان «شازده کوچولو در اصفهان» از نوجوانان خواسته شده تا تصور کنند که شخصیتی داستانی هستند که قرار است وارد کتاب مورد علاقه خود شوند. آنها نیز در این بخش از علایق خود درباره وارد شدن شخصیت خود به داستان مورد علایق‌شان و اینکه داستان با حضور آنها چه تغییراتی می‌کند، نوشته اند. در ادامه نیز خاطره‌ای از فریبا رضا قره‌باغ، کتابدار بخش کود و نابینایان کتابخانه مرکزی ارومیه با عنوان «خارپشت یا جوجه تیغی»، منتشر شده است.

نامه نگاری با نویسنده‌های مورد علاقه بچه‌ها بخش بعدی این کتاب است که در آن نامه به حمیدرضا شاه‌آبادی، محمدرضا سرشار و شکوه قاسم نیا، و همچنین پاسخ برخی نویسندگان و هنرمندان همچون سید مهدی شجاعی، رضا کیانیان و افسانه شعبان‌نژاد به نامه‌های بچه‌ها بخش بعدی این کتاب را به خود اختصاص داده است.

در بخشی دیگری در این کتاب تاریخچه مختصری از کتابخانه‌های عمومی در جهان و ایران، فرارسیدن ایام هفته کتاب و ۱۰ فعالیت ترویجی که نوجوانان علاقه‌مند به کتاب و کتابخوانی می‌توانند در این ایام انجام دهند.

گزارشی از برگزاری اختتامیه نشان هدهد سفید در سال ۱۳۹۸ و معرفی آثار برگزیده و گفت‌وگو با سید احمدمیرزاده، یکی از نویسندگان برگزیده در این جشنواره نیز از بخش‌های دیگر این کتاب است. همچنین در بخش «درو دنیا در هشتاد روز» در این کتاب که به داستان‌های خارجی ترجمه شده برای نوجوانان اختصاص دارد، داستان «بازرس» از شرمن الکسی و با ترجمه ابراهیم قربانپور، ارائه شده و در نهایت ادامه داستان مصور «شهریار و قلعه شاهک» به عنوان پایان بخش پنجمین جلد از کتاب «هدهد سفید» برای نوجوانان  ارائه شده است.


کتاب های «آقای مهدی! سلام»، «پیشوای صادق»، «بازی‌های ورزشی، نقش آن در رشد جسمانی و روانی کودکان» و «چگونه کتاب بخوانیم» در طرح کتابخوان آبان ۱۳۹۹ معرفی شد. به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، چهار کتاب «آقای مهدی! سلام» نوشته حمیده رضایی؛ «پیشوای صادق» نوشته سید علی ای؛ «بازی‌های ورزشی، نقش آن در رشد جسمانی و روانی کودکان» نوشته مه‌پری قاسم‌نژاد و «چگونه کتاب بخوانیم» نوشته مارتیمر جی.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی سیدعلی ‌ای (مدظله‌العالی)، اظهارات امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه در تأیید کاریکاتور توهین‌آمیز به پیامبر اسلام صلوات‌الله‌علیه‌وآله، باعث خشم مسلمانان در سرتاسر جهان شده است. به همین علت حضرت آیت‌الله ‌ای رهبر انقلاب اسلامی خطاب به جوانان فرانسوی پیامی کوتاه صادر کردند.
. خیلی ‌ ها ممکن است خیال کنند نوشتن از جنگ مخصوص بزرگ ‌ ترها است و قصه ‌ های جنگ را فقط برای آنها می ‌ نویسند. حسین فتاحی از آن نویسنده ‌ ها است که خلاف این را ثابت کرده است. او کتاب ‌ هایی مثل «آتش در خرمن» و «پسران جزیره» را با موضوع جنگ برای نوجوانان نوشته است. نوجوان ‌ های زیادی وقتی رمان ‌ هایش را خوانده ‌ اند، در حال و هوای جنگ قرار گرفته ‌ اند. این نویسنده جوایز زیادی مثل کتاب سال وزارت ارشاد و لوح زرین کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را به دست
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل نهاد کتابخانه های عمومی کشور، مهدی رمضانی دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور در پیامی خطاب به روسای کتابخانه های عمومی کشورهای اسلامی ضمن تبریک فرا رسیدن عید سعید فطر تأکید کرد: امروز همکاری و همدلی میان کتابخانه‌های جهان اسلام، ضروری و موجب اعتلا و معرفی فرهنگ اسلام در جهان خواهد بود. متن پیام به این شرح است: اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُکَ خَیْرَ ما سَئَلَکَ مِنه عِبادُکَ الصَّالِحُونَ وَ اعُوذُ بِکَ مِمَّا اسْتَعاذَ
به گزارش خبرنگار ایرنا، مهدی رمضانی روز چهارشنبه در جریان سفر یک روزه به زنجان در دیدار با آیت الله سید محمد حسینی (تولیت مسجد و کتابخانه حسینی) با بیان اینکه درحال حاضر بیش از ۵۰ خدمت در کتابخانه های عمومی ارائه می‌شود، افزود: در زمان حاضر شبکه گسترده ای از کتابخانه‌های عمومی در کشور داریم که به صورت گسترده به مخاطبان خدمات ارائه می کنند. وی از وجود ۸۰۰ کتابخانه روستایی و ۴۰ کتابخانه سیار برای پوشش خدمات در مناطق دور افتاده کشور خبر داد و اظهار داشت: نهاد

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

عشق | Love فان پاتوق هیتر سایت معرفی منبع تغذیه بی وقفه (ups) شرکت آکپا تهران مشاوره حقوقی بازارروز مرینوس استیکر های جدید تلگرام , استیکر تلگرام ????️????️چشم دل نامه????️????️